کد مطلب:34540
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:29
آيا معجزه آوردن امري است در اختيار پيامبران يا در اختيار خداست؟
معجزه مثل خودِ وحي به آن طرف وابسته است نه به اين طرف. همان طور كه وحي تابع ميل پيغمبر نيست، جرياني است از آن سو كه پيغمبر را تحت تأثير قرار ميدهد، معجزه نيز جرياني است از آن سو كه ارادة پيغمبر را تحت تأثير قرار ميدهد و به دست او جاري ميشود. اين است معني اين كه وحي «باذن الله» است، معجزه «باذن الله» است، و اين است معني آية 50 سورة عنكبوت كه مورد سوءِ استفادة كشيشان است.
«إنَّمَا الْآياتُ عِنْدَاللهِ وَ إنَّمَا أنَا نَذيرٌ مُبينٌ».
[آيات و معجزات نزد خداست، من تنها بيمدهندهاي آشكارم.]
خبر از غيب به عنوان معجزه، همين گونه است. تا آنجا كه به شخصيّت پيامبر مربوط است او از غيب بيخبر است:
«قُلْ لا أقولُ لَكُمْ [عِنْدي خَزائِنُ اللهِ] وَ لا أعْلَمُ الْغَيْبَ و لا اَقولُ لَكُمْ اِنّي مَلَكٌ» انعام/50
[به شما نميگويم كه [گنجهاي خدا نزد من است]، و غيب هم ميدانم، و به شما نميگويم كه من فرشتهام.]
ولي آنجا كه تحت تأثير و نفوذ غيب و ماوراي طبيعت قرار ميگيرد، از راز نهان خبر ميدهد و هنگامي كه از او پرسش ميشود از كجا دانستي؟ ميگويد: خداي داناي آگاه مرا آگاه ساخت.
اگر پيغمبر ميگويد: غيب نميدانم و اگر غيب ميدانستم پول فراوان از اين راه كسب كرده بودم «لَوْ كُنْتُ أعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ» اعراف/188، ميخواهد منطق مشركان را بكوبد، كه غيب دانستن من در حدّ معجزه و براي منظوري خاص و به وسيلة وحي الهي است. اگر غيب دانستن من يك امر پيش خودي بود و براي هر منظوري ميشد آن را به كار برد و وسيلهاي بود براي جيب پر كردن، به جاي آنكه نرخها را به شما اعلام كنم كه جيب شما پر شود جيب خودم را پر ميكردم!
مجموعه آثار شهيد مطهري ج2 – وحي و نبوت
شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.